| ||
چند وقت پیش یک جایی یک بیت شعر دیدم که نظرم رو جلب کرد: حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانهای گفت: یا باد است یا خواب است یا افسانهای خواستم که ادامه آن و نیز شاعرش رو پیدا کنم؛ طبق معمول اولین کاری که کردم تو اینترنت جستجو کردم. پس از جستجو متوجه شدم که این شعر از ابوسعید ابوالخیر است، اما نکتهای که بود این بود که نقلهای متفاوتی از آن در اینترنت وجود داشت؛ مثلاً یکی از نقلهای آن که در اینترنت پیدا کردم، چنین بود: حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانهای گفت: یا باد است، یا خواب است، یا افسانهای گفتمش: احوال عمرم را بگو تا حال چیست؟ گفت: یا رعد است، یا شمع است، یا پروانهای گفتمش: اینها که میبینی چرا دل بستهاند؟ گفت: یا کورند، یا مستاند، یا دیوانهای گفتمش: احوال عمرم را پس از مردن بگو گفت: یا باغ است، یا نار است، یا ویرانهای شم شاعری من میگفت که این شعر اشکالاتی دارد و احتمالاً طی نقلهای مختلف دگرگونیهایی در الفاظ آن به وجود آمده است؛ مثلاً در بیت اول، باد و خواب و افسانه با هم تناسب ندارند؛ یا در مصرع چهارم رعد و شمع با هم تناسب ندارند. این بود که به اصل دیوان ابوسعید ابوالخیر مراجعه کردم و دیدم که حدس من درست بود و این شعر هم تقطیع شده و هم طی نقلهای مختلف دچار دگرگونی شده است. این بود که خواستم هم متن تغییریافته و هم متن اصلی شعر را در اینجا ارائه کنم تا جویندگان آن، از این به بعد با متن اصلی شعر آشنا شوند و از تحریف آن خودداری کنند. حال عالم سر به سر پرسیدم از فرزانهای گفت: یا خاکی است، یا بادی است، یا افسانهای گفتمش: آن کس که او اندر طلب پویان بود؟ گفت: یا کوری است، یا کرّیست، یا دیوانهای گفتمش: احوال عمر ما چه باشد؟ عمر چیست؟ گفت: یا برقی است، یا شمعی است، یا پروانهای بر مثال قطرهی برف است در فصل تموز هیچ عاقل در چنین جاگاه سازد خانهای؟ یا مثال سیل خانست آب در فصل بهار هیچ زیرک در چنین منزل نشاند دانهای؟ فیلسوفی گفت اندر جانب هندوستان: حکمتی دیدم نوشته بر در بتخانهای گفتم: آن حکمت چه حکمت بود؟ گفت: این حکمت است آدمی را سنگ و شیشه چرخ چون دیوانهای نعمت دنیا و دنیا نزد حق بیگانه است هیچ عاقل مهر ورزد با چنین بیگانهای؟ خودتان شعر بدلی را با نسخه اصلی آن مقایسه کنید و ببینید که الحق چه میزان از حکمتهای موجود در نسخه اصلی، در نسخه بدلی حذف شده است. البته بیت آخر نسخه بدل هم نکته قشنگی دارد که به نظر من احتمالاً شاعری در استقبال از شعر ابوسعید سروده و به مرور با اصل شعر ممزوج شده است. [ یکشنبه 93/5/12 ] [ 12:28 صبح ] [ نوروز امینی ]
[ دیدگاه شما () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |