یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
قالب وبلاگ

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست.
می‌رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست.
می‌نشینی روبه‌رویم، خستگی در می‌کنی
چای می‌ریزم برایت، توی فنجانی که نیست.
باز می‌خندی و می‌پرسی که حالت بهتر است؟
باز می‌خندم که خیلی، گرچه می‌دانی که نیست.
شعر می‌خوانم برایت، واژه‌ها گل می‌کنند.
یاس و مریم می‌گذارم، توی گلدانی که نیست.
چشم می‌دوزم به چشمت، می‌شود آیا کمی
دستهایم را بگیری، بین دستانی که نیست..؟
وقت رفتن می‌شود، با بغض می‌گویم نرو ...
پشت پایت اشک می‌ریزم، در ایوانی که نیست.
می‌روی و خانه لبریز از نبودت می‌شود.
باز تنها می‌شوم، با یاد مهمانی که نیست.
بعد تو این کار هر روز من است.
باور این که نباشی، کار آسانی که نیست


[ جمعه 93/10/5 ] [ 7:6 عصر ] [ نوروز امینی ] [ دیدگاه شما () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موسیقی وبلاگ
ابزارهای مفید
تماس با ما
استخاره آنلاین با قرآن کریم


Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت

آمار بازدید


بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 270073